شایان شایان ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

نورسیده زندگی ما

عکسهای پایانی نیم سالگی

از آغاز تا پایان پنج ماهگی   آقا شایان در حال ادای سجده شکر دیگه داری شیطون میشی گل پسرم   ازآقای ایمنی پندی باید بگیریم توصیه های اون رو جدی باید بگیریم!!!   عکسای بالا روز یکشنبه 19 آبان (پنج ماه و هفت روزگی آقاشایان)گرفته شده. ...
25 آذر 1392

مراسم شیرخوارگان حسینی

در دفتر گل ، ورق ورق گوهر بود از اشک، سرانگشت نگاهم تَر بود چیزی که به من توان زاری می‌داد قنداقة خونـین عــلی‌اصغــر بــود   امروز ساعت 2 بعد از ظهر به اتفاق مادربزرگ ها رفتیم مراسم شیرخوارگان حسینی.اینم عکسایی از حضور آقا شایان در مراسم! ...
21 آبان 1392

آوای قرآن

حديث عشق و ايمان است قرآن صفا بخش دل و جان است قرآن                                          گلی از  گلشن    فيض الهی                                          نه تنها گل، گلستان است قرآن   امروزپنج شنبه 1392/8/16 برابر سوم محرم ساعت 7:18 فرزند  عزیزمان آقا شایان...
16 آبان 1392

خداحافظ پنج ماهگی!

با سلام این عکسا اواخر پنج ماهگی آقا شایان گرفته شده.قربون پسر گلم برم چه زود رفت تو شش ماهگی! « کودکان برای شاد بودن ، بیش از هر چیزی به گفتگو با ما نیاز دارند » * حکیم ارد بزرگ     « اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است » * شوپنهاور     « اطفال بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیب جویی » * ژوبر ...
13 آبان 1392

نیمه دوم چهار ماهگی

میگن نوه از فرزند هم عزیز تره!!! 27 شهریور تصمیم گرفتیم آقا شایان رو ببریم پیش پدر بزرگ . خیلی دلش واسش تنگ شده بود و آقا شایان هم واسه دیدن پدربزرگ بی تابی میکرد.رفتیم اراک هم تفریح و هم اینکه دیداری تازه کنیم. اولین تصویر رو از آقا شایان در حرم آمنه خاتون و برادرشون آقا عبدالله (خواهر و برادر امام رضا) واستون میزاریم.   عشق پدربزرگ و نوه درحرم     و اینجا هم آقا شایان که به منزل امام خمینی در شهر خمین رفته   توصیه امام به آقا شایان...   آقا شایان در حضور امام و بچه ها     در مسیر برگشت به شهر گنبدهای فیروزه ای(اصفهان)، به شه...
9 مهر 1392

سفر به سرزمین سردسیر!

با سلام گشتیم و گشتیم تا به استان زیبای چهارمحال بختیاری رسیدیم.به شهر زیبای فرخشهر رفتیم و سری زدیم به خونه عمه رضوان(عمه مامان آقا شایان).در توصیف عمه رضوان باید بگم که خواهر دوقلوی پدربزرگ آقا شایان(عمه مامان شایان) هستن .ایشون سی و هشت روز قبل از تولد آقا شایان صاحب نوه دیگری شدن به نام آقا امیر عباس.این شد که این دونوزاد عزیز و دلبندمان پس از آشنایی کوچک تصمیم گرفتند که در کنار همدیگه چند تا عکس بگیرن.آرزوی خوشبختی،خوشحالی،خرسندی،خنده رویی برای این دو نوشکفته عزیز داریم.   آقا شایان و داداش امیر عباس     داداش امیر عباس گریه نگن آقا شایان گریه نکن ...
12 شهريور 1392

تصاویر هفته آخر دو ماهگی

از یه کوچولویی میپرسن بنظر تو سخت ترین کار چیه؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن، چون سوراخ هاش خیلی ریزه   برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی >>>مارک فیشر ...
25 مرداد 1392